|
در روز بيستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهريـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 ميلادى) در شهرستان خمين از توابع استان مركزى ايران در خانواده اى اهل علـم و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله عليها روح الـلـه المـوسـوى الخمينـى بدنیا امدودر ســـال 41و1340 رهبری قیام مردم ایران را بدست گرفتند و بـديـن تـرتـيـب قـيـام سراسرى روحانيت و ملت ايـران در 15 خـرداد سال 1342 شروع شدآبان 1342 رژیم شاه ایشان را به ترکیه تبعید نمودند در سال 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آيه الله حاج آقا مصطفـى از تركيه به تبعيدگاه دوم، كشـور عراق اعزام شدند.و در 12 بهمـن 57 امام به کشور بازگشتند نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هيچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـود.
+ نوشته شده در جمعه سیزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 20:2  توسط محمدمهدی مشگان
|
+ نوشته شده در سه شنبه دهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 15:41  توسط محمدمهدی مشگان
|
رستم نام آورترین چهرهٔ اسطورهای در شاهنامه و به تبع آن برترین چهرهٔ اسطورهای ادبیات فارسی است. او فرزند زال و رودابه است و تبار پدری رستم به گرشاسپ (پهلوان اسطورهای و چهرهٔ برتر اوستا) و از طریق گرشاسپ به جمشید میرسد. و تبار مادری او به مهراب کابلی و ضحاک میرسد. رستم، سرانجام به دست شغاد (برادرش) کشته شد.
|
| ... به بالین رودابه شد زال زر | پر از آب رخسار و خسته جگر | |
| همان پر سیمرغش آمد به یاد | بخندید و سیندخت را مژده داد | |
| یکی مجمر آورد و آتش فروخت | وزآن پر سیمرغ لختی بسوخت | |
| هم اندر زمان تیره گون شد هوا | پدید آمد آن مرغ فرمانروا | |
| چو ابری که بارانش مرجان بود | چه مرجان که آرایش جان بود | |
| ستودش فراوان و بردش نماز | بر او کرد زال آفرین دراز | |
| چنین گفت با زال سیمرغ کاین غم چراست | به چشم هژبر اندرون نم چراست | |
| ... | ||
| بیاور یکی خنجر آبگون | ز دل بیم و اندیشه را پست کن | |
| نخستین به می ماه را مست کن | ز دل بیم و اندیشه را پست کن | |
| تو منگر که بینا دل افسون | به صندوق تا شیر بیرون کند | |
| بکافد تهی گاه سرو سهی | نباشد مراو را ز درد آگهی | |
| وزو بچهٔ شیر بیرون کشد | همه پهلوی ماه در خون کشد | |
| وز آن پس بدوزد آن کجا کرد چاک | ز دل دور کن ترس و تیمار و باک | |
| گیاهی ست که گویمت با شیر و مشک | بکوب و بکن هر سه در سایه خشک | |
| ... |
رستم در سن شصد سالگی به نیرنگ نابرادریش شغاد درون چاه افتاد و به همراه اسب خود رخش کشته شد. البته او قبل از مرگ با یک تیر برادرش شغاد را کشت. تیر رستم از درخت عبور کرد و باعث دوخته شدن شغاد به درختی شد که پشت آن پنهان شده بود.